تاب کتاب خاطرات اسارت آزادهای از دیار گزبرخوار اصفهان
فرهنگي
بزرگنمايي:
پیام فارس - نام نویسنده کتاب "علیرضا بصیری جزی" است که خود به دست خویش خاطرههای تلخ و گاهی شیرین کتاب را به رشته تحریر درآورده و پشت جلد کتابش نوشته است:
اسارت به توفیق الهی برای ما زمان مغتنم تحقق تبدیل تهدیدها به فرصتها بود. فرصتهایی برای اندیشیدن و بالا رفتن از نردبان تکلیف الهی و تمرین واقعی تاب آوردن و تحمل سختیهای غیرقابل تصور برای همراه کردن سختی با آسانی.
وی در مقدمه هم آورده است که عجز بعثیها و اربابان غربی آنها برای ما به سادگی قابل درک بود زیرا هیچ عقل مادی نمیتواند پای در ملکوتی بگذارد که برای رسیدن باید راه بشناسی و راهشناسی دیدهای بینا میخواهد.
28 فروردین 1367 است و خاطرات با شروع درگیری در میدان نبرد و نحوه اسارت توسط عراقی ها آغاز میشود. سربازی که عکس کربلا را در جیب اسیر داستان ما میبیند، بر این تصویر بوسه میزند و از کشتن وی دست میکشد اما او را به بعثی های جنایتکار تحویل میدهد. آنها هم با شدت تمام اسیران را کتک کاری و مجروح میکنند و آنها را به سمت بصره میبرند.
500 اسیر ایرانی وارد پادگان بصره میشوند. فردای آن روز اسرا را در خیابان های شهر میگردانند تا سنگ و کلوخ و شیشه و هر چه دم دستشان میآید نثار ایرانیها شود.
بعد از چند روز اسیران ایرانی به استخبارات رژیم بعث و سپس به زندان بغداد منتقل میشوند.
در آنجا تا عدد پنج میشمارند و به هر نفر فرصت میدهند برنجی را که از خون دست اسیران به قرمزی گراییده را قوت بدهند!
اسیر قصه ما درهنگام انتقال از سازمان استخبارات عراق روزهای حضور در وطن، سخنان امام راحل، مبارزه با رژیم پهلوی، فعالیتهای انقلابی و بسیج محله و مسجد را در ذهن مرور میکند.
-
دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۶:۵۹
-
۲۶ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/160155/