از کوروش چه می دانیم
چهارشنبه 4 مهر 1397 - 11:21:34 AM
عصرمردم
|
|
پیام فارس- در این یادداشت به قلم محمد عسلی آمده است: مرد بالداری که در پاسارگاد
دستی به دعا و احترام دارد همان کوروش کبیر مؤسس سلسله هخامنشیان است که به
علت فتح بابل و آزادسازی یهودیان و انتقال مجدد آنها به اورشلیم مورد
احترام قوم یهود است. یهودی که امروز سکاندار سیاست خارجی آمریکاست و
قومی که با پیوستگی و اتحاد یهودیان جهان بر بخش اعظمی از اقتصاد آمریکا و
اروپا مسلط است و بیش از پنج کمپانی بزرگ خبرپراکنی را در اختیار دارد و از
پایان جنگ جهانی دوم تا به اکنون صهیونیستهای غاصب فلسطین از قدرت سیاسی و
اقتصادی و خبررسانی یهودیان توانستهاند استفاده کنند و موقعیت خود را در
سرزمینهای اشغالی تثبیت نمایند و از حمایت نظامی و مالی و پشتیبانی سیاسی
آمریکا برخوردار شوند. و اما بعد: شاید اگر کوروش به آزادسازی
یهودیان شهره نمیبود تا به این حد نام و نشان وی مورد احترام جهانیان قرار
نمیگرفت. روایتی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم هاشمی
رفسنجانی در یکی از سخنرانیهای خود عنوان نموده کوروش همان ذوالقرنین و
پیامبر الهی بوده است که خداوند در قرآن به نیکی از او یاد کرده است. به
هر تقدیر کوروش هر چه بوده یک کشورگشای فاتح و جنگاور ملی بوده که به
روایت مرحوم باستانی پاریزی در جنوب شرقی فارس محلی که امروز شهرستان
استهبان نامیده میشود به دنیا آمده. کوروش در لوح استوانهای خود که در
بابل کشف شد خود را فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نواده کوروش، شاه بزرگ
انشان، نواده چیش پیش، شاه بزرگ انشان و از خانوادهای عنواندار بوده که
همیشه پادشاه بودهاند. اگر گفته هرودوت را در خصوص همسر کوروش قبول
کنیم، ماندانا دختر آستیاگ مادر کوروش بوده که نسبی مادی دارد و کوروش حاصل
ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا است. کوروش از آن جهت خود را شاه شاهان
نامیده که سرزمینهای فتح شده از آناتولی تا بابل و هگمتانه و دیگر نقاط
آسیای صغیر را در سلطه داشته و بر آنها فرمانروایی کرده است. و اما بعدتر: در
دوران معاصر و به ویژه در سال 1350 که جشنهای دو هزار و پانصد ساله توسط
محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه سلسله پهلوی در شیراز «تخت جمشید» برگزار گردید
با سخنرانی شاه مخلوع خطاب به کوروش که گفت: «کوروش آهسته بخواب که ما بیداریم…» نام کوروش بیشتر بر سر زبانها افتاد اما تا آن زمان به یاد ندارم کسی به آستانبوسی مقبره کوروش رفته باشد. لیکن
اخیراً که شبکههای فارسی زبان مخالف با انقلاب اسلامی ایرانی چند سالی
است برای احیای نظام شاهنشاهی ایران تلاش میکنند و جمهوری اسلامی را مقابل
پادشاهی و مخالف با آن تبلیغ میکنند جمعی از جوانان ایرانی حساس شده و
بدون آنکه اطلاعی از ترفندهای انحرافی سلطنتطلبها داشته باشند برای دیدار
از آرامگاه کورش در روزی که به نام کوروش بدون هیچ ارایه سندی نامگذاری
کردهاند دور هم جمع میشوند تا بهانهای باشد برای بازگشت به تاریخ 2500
ساله و دستاویزی برای مخالفت با جمهوری اسلامی غافل از آنکه اگر ایران
امروز را با ایران وابسته به آمریکای عصر پهلویها مقایسه کنیم به خوبی در
مییابیم که اگر کوروش توانست بابل را آزاد کند و به تصرف خود درآورد و
یهودیان را به سرزمین اورشلیم انتقال دهد ایران امروز در چند جبهه
برونمرزی برای مقابله با داعش دستپرورده آمریکا و تروریستهای تکفیری
مورد حمایت سعودیها جنگیده و هم اکنون هم میجنگد تا اولاً مقابله با
ستمگری و تجاوز در کشورهای عراق، سوریه، یمن و لبنان کند، ثانیاً اقتدار
نظامی و استقلال و رهایی از کید و بند آمریکا را به رخ بکشد و نیز ظلم و
تجاوز صهیونیستها را در سرزمینهای اشغالی در جهت تقویت فلسطینیان برای
دفاع از سرزمین و زادگاهشان همت گمارد. پس اگر کوروش از آن جهت محبوب است
که مقابله با ستمگری پادشاه بابل کرده. رزمآوران ما هم به همان روش عمل
کردهاند. و اما بعدتر: اینک ما اگر افتخاری به کوروش بزرگ و حقوق
بشر او داریم که باید داشته باشیم روایت منشور کوروش هخامنشی که در سال 538
پیش از میلاد در بابل یافت شده را محترم و مغتنم میدانیم و در بزرگداشت
بدون حاشیه سالروز تولد وی اقدامی مناسب به مرحله عمل درآوریم تا هم مقام
پادشاهی عادل، مردمنواز و آبادگر را ارج نهیم و هم بهانه سوءاستفاده و
اخلالگری را از دشمنان ملت ایران بگیریم. پیشنهاد میگردد بر اساس اسناد
و روایت تاریخی به دقت سالروز تولد کوروش کبیر معین شود، آنگاه این مرد
بزرگ تمدنساز و پاسدار حقوق بشر را هر آنچه بوده به مردم و به ویژه به
جوانان پاکنهاد ایرانزمین معرفی نماییم. اینک هر آنچه از ترجمه منشور
کوروش هخامنشی منتشر شده را برای معرفی بیشتر کوروش کبیر پادشاه مشهور
ایرانی در خاتمه این نوشتار قلمی میکنم. «منم کوروش، شاه جهان، شاه
بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و و آکد، شاه چهار گوشه جهان، پسر
کمبوجیه، شاه بزرگ، نوه کوروش، شاه بزرگ… نبیره چیش پیش، شاه بزرگ… آنگاه
که بدون جنگ وارد بابل شدم همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند در
بارگاه پادشاهان بابل به تخت نشستم مردوک خدای بزرگ دلهای پاک مردم بابل
را متوجه من کرد… زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم، ارتش بزرگ من به صلح
و آرامی وارد بابل شد، نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین
وارد آید. من برای صلح کوشیدم. من بردهداری را برانداختم، به بدبختی آنان
پایان دادم، فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان
را نیازارند فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک
خدای بزرگ از کردار من خوشنود شد. او برکت و مهربانیاش را ارزانی داشت. ما
همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم، من همه شهرهایی را که
ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی که مسدود شده
بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جای خود بازگرداندم. همه
مردم که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاههای خود برگرداندم و
خانههای ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم.
بشود که دلها شاد گردد. بشود خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس
نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند
خواستار باشند… والسلام
http://www.Fars-Online.ir/fa/News/58417/از-کوروش-چه-می-دانیم
|