پیام فارس
6 مهر؛ در تاریخ چه گذشت؟
سه شنبه 6 مهر 1400 - 09:35:15
پیام فارس -

پیام فارس


به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز 6 مهر برابر با 28 سپتامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.
رویدادها:
280 - پیشنهاد روم به ایران: تقسیم خاورزمین میان دو ابرقدرت! 28 سپتامبر سال 280 میلادی بهرام دوم شاه ساسانی ایرانزمین در آستانه برگزاری جشن مهرگان پیشنهاد «مارکوس اورلیوس پروبوس Marcus Aurelius Probus» امپراتور وقت روم را برای تقسیم خاورزمین میان دو ابرقدرت ایران و روم رد کرد و به فرستاده امپراتور روم تاکید کرد که دولت روم باید دست خود را از آسیا کوتاه کند و از مدیترانه شرقی پا فراتر نگذارد، ولی اضافه کرد که ایران آماده است با روم در صلح و صفا به سر برد.
فرستاده امپراتور روم تقاضا کرده بود که نماینده ای با او به رم برود و پاسخ به آن پیشنهاد را مستقیما در آنجا مطرح کند که بهرام دبیر اول دفتر خودرا با وی به رم فرستاد و یک صلح کوتاه مدت میان دو کشور برقرار شد.
مورخانی که زمان رد این پیشنهاد را پس از محاسبات تقویمی تازه و بویژه جشن سالانه مهرگان به دست داده اند نوشته اند: این نخستین پیشنهاد تقسیم خاورزمین بود که بعدا و بویژه در قرون جدید و معاصر چندبار از سوی قدرتهای وقت (قدرتهای اروپایی میان خود) تکرار شد اما هیچگاه عملی نشد.
اندیشه این تقسیم دو سال پیش از ارسال پیشنهاد، در ذهن پروبوس به وجود آمده بود. پروبوس پس از سرکوبی پنج قبیله ژرمن در اروپای مرکزی و مطیع ساختن آنها و تحکیم سلطه روم بر مصر، در صدد لشکرکشی به شرق مدیترانه برآمده بود که با چند شورش در اروپا و نافرمانی برخی از ژنرالهایش رو به رو شد و اولویت را در پایان دادن به این مسائل دیده بود و لذا، وارد شدن به یک صلح دائمی با ایران ناسیونالیست وقت.
پروبوس در 19 آگوست 232 میلادی در شمال صربستان امروز ـ شهر سیرمیوم Sirmium (امروزه سرمسکا Sremska) که از شهرهای امپراتوری روم بود به دنیا آمده بود، نظامی و ژنرال و بالاخره بسال 276 میلادی با رای سنا، با عنوان «کُنسول» امپراتور روم شده بود. وی مدتی با درجه ژنرالی در منطقه دانوب شرقی و بالکان جنوب شرقی بسر برده و از قدرت نظامی ایرانیان و قوانین سخت سپاهیگری و تعصب ناسیونالیستی آنان آگاه بود.
امپراتور شدن پروبوس همزمان با پیدایش حالت تعرض طوایف ژرمن به اراضی اطراف بود که در کنترل رومیان بودند. این طوایف عبارت بودند از گُتسٍ هاGoths، «آلمان ـ ی هاAllemangne = Alamani = Aleman»، فرانک ها Franks، لونگیون ها Longiones = Ligii، وندال ها Vandals و .... ملل مجاور، این طوایف را به این نام ها می خواندند حال آنکه خودشان ژرمن بودند و دارای یک زبان و یک فرهنگ. به نوشته آگاتیاس Agathias مورخ رومی متولد آناتولی، اقوام لاتین گروهی از ژرمن ها را که در منطقه راین علیا ساکن بودند و بعدا بخشی از سویس [سویس شمالی آلمانی زبان امروز] و آلزاس را گرفتند آلمانی می خواندند (آل من All – Men = همه آنها مرد) که باقی مانده است. [این نام از طریق فرانسه به کشورهای دور دست ازجمله ایران منتقل شده که کشور ژرمن ها را آلمان می گویند، کشورهای دیگر جرمنی = ژرمانی و ... و خودشان دویچلند. دولت آلمان اصرار به تصحیح نام نداشته است]. آن دسته از ژرمن ها که در منطقه راین سُفلی زندگی می کرد و بعدا بلژیک و هلند را گرفت و وارد فرانسه شد فرانک ها خوانده شد که نام فرانسه از «گل» به فرانسه = کشور فرانک ها تبدیل شد. به ژرمن های مناطق شرقی گتُس ها می گفتند. لونگیون ها در سودتن Sudeten=sudetes و دامنه های یک رشته کوه به همین نام که از شرق آلمان و جنوب جمهوری چک تا لهستان امتداد دارد زندگی می کردند. [هیتلر پس از کسب توافق انگلستان و فرانسه، با فرستادن نظامی منطقه سودتنلند ژرمن نشین را به خاک آلمان بازگردانید]. کلویس پادشاه فرانکها در سال 481 بسیاری از طوایف ژرمن را متحد و یکپارچه ساخت.
پروبوس در پی برقراری کنترل مجدد روم بر اقوام ژرمن، برای بیکار نماندن نظامیان، قانون تازه ای وضع کرد که طبق آن یک نظامی نباید بیکار بماند و در زمان صلح باید به آبادکردن اراضی بایر و ساختن پل و کانال آبیاری سرگرم باشد. این قانون او به آرامی در مصر به اجرا در آمد ولی در اروپا با مخالفت رو به رو شد و هنگامی که برای دیدار از زادگاهش به شهر سیرمیوم (در صربستان امروز) رفته بود بر ضد او کودتا کردند که در اکتبر 282 کشته شد. بازهم یکی از افسران ارشد گارد امپراتوری طراح این توطئه بود و نظامیان گارد پروبوس را کشتند.
1066 - افتادن انگلستان به دست فرانسویان ویلیام دوم، حکمران نرماندی (فرانسه) که تاریخ از او به عنوان ویلیام فاتح و پاره یی ازتاریخ نگاران ویلیام حرامزاده نام می برند دراین روز (28 سپتامبر) در سال 1066 میلادی با شش هزار مرد جنگی مرکب از فقط نخبگان و جنگ آزمودگان فرانسوی و کشورهای دیگر اروپایی برای تصرف انگلیس قدم به خاک این کشور گذارد و ظرف 16 روز آن را تصرف کرد و در آنجا به بسط فرهنگ و زبان فرانسوی پرداخت که واژه های فرانسوی در زبان انگلیسی بازمانده از همان زمانند. آخرین و قاطع ترین جنگ ویلیام با انگلیسی ها روز 14 اکتبر در هاستینگ (هاستاینگ) روی داده بود. دلیل حمله ویلیام به انگلیس آسوده خاطر کردن خود از تعرض های بدون اطلاع قبلی (شبیخون زدن) انگلیسی ها بود که وی را از پرداختن به امور غیر نظامی و پیشرفت کشور باز می داشتند. بعلاوه، انگلیسی ها به تعهداتی که می سپردند عمل نمی کردند.
ویلیام فرمانروایی بر ضد فساد اداری بود و همه آمار و حسابهای انگلستان در دست خودش بود، حتی می دانست که در هر واحد زمان چند مرغ و گوسفند در این سرزمین وجود دارد. انگلیسی ها دهها سال پس از سلطه فرانسوی ها، زبان خود را دوباره احیاء کردند که جهانگیر شده است. پس از اشغال طولانی این سرزمین توسط فرا نسویان، این نیروی ناسیونالیسم بود که زبان انگلیسی را زنده کرد.
قرنها پیش از ویلیام هم آنگلوساکسونها از آلمان به انگلستان هجوم برده و آنجا را متصرف شده بودند. به همین سبب زبان انگلیسی از ریشه زبان آلمانی (خانواده زبانهای هند ـ اروپا) است که پارسی هم از همین دسته از زبانهاست.
پس از ورود انگلوساکسونها به مرکز انگلستان، اسکاتلندی ها به نقاط شمالی تر و ولش ها به نقاط جنوبی تر رانده شدند.
1781 - نبرد «یورک تاون» و تکمیل استقلال ایالات متحده 9 هزار انقلابی مسلح مهاجر نشیان 13 گانه انگلیسی آمریکای شمالی 28 سپتامبر سال 1781 با کمک شش هزار سرباز فرانسوی و حمایت توپهای ناوگان فرانسه نیروهای انگلیسی را در «یورک تاون Yorktown» واقع در ساحل خلیج چساپیک (ایالت ویرجینیا) مورد حمله قراردادند که این نبرد چندروزه به شکست انگلیسی ها و تامین استقلال مهاجر نشین ها تحت نام «ایالات متحده آمریکا» انجامید. یورک تاون از شهر ویلیامزبورگ پایتخت وقت حکومت انگلیسی آمریکا فاصله چندانی ندارد و هدف فرماندار انگلیسی از استقرار در یورک تاون این بود که از آتش ناوهای خود برخوردار شود که ناوگان اعزامی فرانسه ناوهای وی را غرق کرد. اگر دشمنی فرانسه با انگلستان در کار نبود، بعید بود که در آن زمان مهاجر نشین ها به تنهایی به پیروزی نظامی بر انگلیسی ها که بر آنها حکومت می کردند نائل می آمدند. در آن زمان سران مهاجرنشین ها از خصومت آن دو کشور اروپایی و رقابت های استعماری شان بایکدیگر، نهایت استفاده را بردند.
1359 - سقوط سوسنگرد توسط دشمن متجاوز بعثی در زمان جنگ ارتش عراق 3 بار برای تصرف سوسنگرد تلاش کرد که با مقاومت شدید مردم مواجه گردید ولی در حمله سوم شهر در محاصره ارتش عراق قرار گرفت. با حمله عراق در 31 شهریور، عناصر تیپ 3 زرهی لشکر 92 اهواز، مستقر در پاسگاه صفریه و سوبله، نتوانستند حملات دشمن را دفع کنند و به ناچار به عقب رانده شدند. لشکر 9 مکانیزه عراق کم کم به محور سوبله، تنگه چزابه و ارتفاعات الله اکبر می رسید. عراقی ها موفق شدند روی رودخانه کرخه و رمیم پل شناور نصب کنند.
به این ترتیب بستان به طور کامل سقوط کرد و عراقی ها از شمال و غرب وارد شهر شدند. آن ها با پیشروی در محور بستان – سوسنگرد این شهر را از سمت غرب مورد تهدید قرار دادند. علاوه بر این عراقی ها در جنوب کرخه و از محوه نشوه، کوشک، طلائیه و جفیر وارد ایران شده و در این محور رو به شمال پیشروی کرده و به کرانه جنوبی کرخه کور رسیده بودند. آنها با عبور از کرخه کور، به قصد تصرف حمیدیه و سوسنگرد در دو ستون پیشروی کردند. به حاشیه جنوبی حمیدیه و سوسنگرد رسیدند. دشمن پس از شکستن مقاومت مدافعان اندک ( پاسدار و ژاندارم ) آن در 6 مهر ماه سوسنگرد را اشغال کرد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1112783 برچسب‌ها اخبار روز

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/238700/6-مهر؛-در-تاریخ-چه-گذشت؟
بستن   چاپ