پیام فارس - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
«سه ماه است حتی یک نسخه کتاب چاپ نکردهایم». «کاغذ نیست و با کاغذ قرضی روزنامه را منتشر میکنیم». «فعلا چاپخانهمان تعطیل است و نمیدانیم این وضعیت تا چه زمانی طول بکشد». این چکیده جملاتی است که فعالان صنعت نشر کتاب و مطبوعات در توضیح وضعیت خود به زبان میآورند. از آن سو، روزنامه «شرق» در آستانه روز خبرنگار اعلام کرد «به دلیل نبود کاغذ در بازار و بینتیجهماندن تلاشها برای تأمین کاغذ، نسخه چاپی روزنامه در روزهای چهارشنبه 15 مرداد و پنجشنبه 16 مرداد 1404 منتشر نمیشود».
رضا خجستهرحیمی، سردبیر ماهنامه اندیشه پویا نیز در یادداشتی توضیح داد: «10 روز است که میخواهیم شماره جدید «اندیشه پویا» را منتشر کنیم، اما کاغذ نشریه (کاغذ رول وارداتی) در بازار موجود نیست. حتی حاضریم به بالاترین و غیرمنصفانهترین قیمتها کاغذ از بازار بهظاهر آزاد تهیه کنیم که پیش خوانندگان مجله شرمنده نباشیم و به هر دری زدهایم فقط برای چند رول کاغذ، اما به جایی نرسیدهایم؛ نه یارانه خواستهایم، نه ارز یارانهای و حتی مبادلهای، نه هیچ کمک پیدا و پنهانی، فقط کاغذ خواستهایم برای انتشار مجله، اما تدبیر مسئولان و مدیران، برخورداری از کاغذ آزاد برای انتشار نشریه را نیز تبدیل به مطالبهای زیادهخواهانه کرده است». به نظر میرسد بازار کاغذ به حال خود رها شده است و نه صدایی از دولت بلند میشود و نه پیگیریهای متعدد دستاندرکاران صنعت چاپ و نشر و رسانهها به جایی رسیده است.
ماجرای کمبود کاغذ حالا آنقدر بیخ پیدا کرده که نهتنها چاپ کتابهای عمومی و درسی را مختل کرده است، بلکه نشریات چاپی ناچار شدهاند انتشار نسخه کاغذی را متوقف کنند یا تیراژ خود را بهشدت کاهش دهند.
غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هممیهن، به «شرق» توضیح میدهد: «گرفتاری کمبود کاغذ سبب شده است روزنامه هممیهن تیراژ خود را بهشدت کاهش دهد و برای همان نسخ محدود هم با کاغذ قرضی منتشر شود».
او در ادامه میگوید: «حدود 2.5 تا سه سال قبل قیمت هرکیلوگرم کاغذ هشت هزار تومان بود و قبل از نوروز 1404 بهای هرکیلوگرم کاغذ به 40 تا 45 هزار تومان رسید و حالا بهای هرکیلوگرم کاغذ به 60 هزار تومان و بیشتر رسیده است».
کرباسچی تأکید میکند: «گرانی کاغذ یک مسئله است و کمبود شدید کاغذ یک مسئله و حالا مسئله دستاندرکاران حوزه نشر از گرانی کاغذ گذشته و به کمبود شدید کاغذ رسیده است».
مدیرمسئول روزنامه هممیهن با این توضیح که تصور میکند احتکار کاغذ در بازار رخ داده، میگوید: پیگیریهای این روزنامه برای تأمین کاغذ منتج به نتیجه نشده است و گویا نظارتی بر بازار وجود ندارد و مشخص نیست کاغذهای وارداتی در شش ماه یا یک سال گذشته در کدام انبار ذخیره شده و به بازار عرضه نمیشود.
بیتفاوتی وزارت ارشاد به بحران کاغذ
رضا خجستهرحیمی، سردبیر ماهنامه اندیشه پویا، توضیحات دیگری دارد. او به «شرق» میگوید: کمبود کاغذ آنقدر به نشریات چاپی فشار آورده است که ناچار به رسانهایکردن این موضوع شدهاند.
او توضیح میدهد که پس از رسانهایکردن این موضوع، تماسهایی از وزارت صنعت و حتی نهاد ریاستجمهوری برای حل مشکل دریافت کرده، اما در نهایت حیرت متوجه شده است بسیاری از متولیان خبر ندارند در بازار کاغذ چه میگذرد و حتی معدود رول کاغذی وجود ندارد که با سفارش و توصیه مشکل نشریات چاپی را بهصورت موقت حل کنند.
خجستهرحیمی ادامه میدهد که مسئله غمانگیز اینجاست که در ظاهر، بازار کاغذ برای وزارت فرهنگ و ارشاد کوچکترین اهمیتی ندارد و نهتنها پاسخگوی مشکلات پیشآمده نیست، بلکه پیگیریهای او حاکی از آن است که از شش ماه گذشته تاکنون سفارشی برای واردات کاغذ ثبت نشده و گویا دولت با هدف صرفهجویی ارزی، تصمیم گرفته است واردات کاغذ را متوقف کند و وزارت ارشاد هیچگونه حساسیتی به این موضوع نشان نداده است.
رسانه و کتاب در اولویت دولت نیست
علیرضا بختیاری، مدیرمسئول روزنامه دنیای اقتصاد نیز به «شرق» میگوید: «تصور میکنم برداشت آقای خجستهرحیمی از علت چالش در بازار کاغذ درست باشد و ظاهرا دولت هیچگونه ارزی حتی با نرخ آزاد برای واردات کاغذ تخصیص نداده و همین مسئله باعث شکلگیری بازار سیاه کاغذ شده است».
او در ادامه میگوید: «بهجز کمبود شدید کاغذ باید گفت مجوزهای فلهای رسانهها و رسانههای چاپی صوری هم باعث شده است در ازای واردات محدود کاغذ، تقاضا سیر صعودی داشته باشد و این بازار را بیش از پیش گرفتار چالش کند».
بختیاری تأکید میکند: «در نشستهایی که مدیران مسئول با برخی مدیران متولی داشتهاند، بارها تأکید شده است رقم واردات کاغذ آنقدر بالا نیست که تأثیری در صرفهجویی ارزی داشته باشد، اما ظاهرا وضعیت انتشار رسانه و کتاب برای متولیان اهمیت ندارد و البته این موضوع به دولت فعلی محدود نمیشود و در تمام دولتهای گذشته، این موضوع واجد اهمیت نبوده و بازار کاغذ را در مقاطع مختلف گرفتار بحران کرده است».
این توضیحات در شرایطی مطرح میشود که پیگیریهای «شرق» از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صنعت، معدن و تجارت بینتیجه بوده است و متولیان نسبت به بحران کاغذ در بازار سکوت اختیار کردهاند.
کاغذ نایاب شد
کاغذ در بازار نایاب شده است و انتشاراتیها و رسانههای چاپی به در بسته خوردهاند. این در حالی است که حدود 1.5 ماه دیگر مدارس کشور شروع به فعالیت میکنند، اما کمبود کاغذ، چاپ کتابهای درسی را هم مختل کرده است. 13 خرداد امسال سجاد رحیمی، رئیس هیئتمدیره شرکت چاپ و بستهبندی افست، به ایرنا گفت: با وجود اطلاعرسانی درباره واردات کاغذ کتابهای درسی در حدود شش تا هفت ماه پیش، هنوز هیچ کاغذی به دست ما نرسیده و همچنان از کاغذ ایرانی و ذخایر محدود کاغذ خارجی که مربوط به چهار تا پنج سال گذشته است، استفاده میشود.
امیرسامان اسفندیاری، دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا نیز درباره میزان تولید کاغذ در کشور، به صداوسیما گفته بود: «بررسی آمارهای موجود نشان میدهد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور طی سالهای اخیر با نوسان زیادی همراه بوده است؛ بهطوری که در سال 1399 تولید تقریبا به صفر رسید و در سال 1400 میزان تولید به پنج هزار تن افزایش یافت، در سال 1401 به 30 هزار تن و در سال 1402 با ثبت رکوردی بیسابقه، بین 55 تا 60 هزار تن تولید شد. بااینحال، در سال 1403 بار دیگر تولید کاهش یافت و این رقم به 33 هزار تن برگشت».
اسفندیاری درباره میزان کاغذ مورد نیاز کشور گفت: «نیاز اساسی کشور به کاغذ چاپ و تحریر 180 هزار تا 200 هزار تن است و تولیدکنندگان میتوانند 120 هزار تن یعنی 70 درصد از نیاز کشور را تأمین کنند و 30 درصد هم از واردات تأمین شود». هفته پیش هم بابک عابدین، رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ ایران، درباره وضعیت تولید کاغذ در ایران به تجارتنیوز گفت: در حال حاضر، ایران به دلیل وضعیت شکننده محیط زیست، وضعیت مساعدی در بخش تولید کاغذ ندارد. در بحث تأمین کاغذ مورد نیاز برای کتابهای درسی نیز مشکلاتی وجود دارد. قرار بود در زمینه تولید کاغذ کتابهای درسی، نیاز کشور بهطور کامل تأمین شود و حتی کاغذها از کیفیت مناسبی برخوردار باشند، اما این اتفاق رخ نداد.
او همچنین توضیح داده است: «تولید کاغذ بازیافتی، کاغذهای کرافت، مقواهای پشتطوسی و... توجیه اقتصادی دارند، اما در تولید این محصولات هم میزان مصرف آب قابل توجه است و دولت باید بهجای تمرکز بر تولید کاغذ، با توسعه صادرات محصولات پلیمری و سرمایهگذاری در این بخش، منابع ارزی لازم برای واردات کاغذ را تأمین کند». گزارشهای متعدد درباره کمبود کاغذ در شرایطی است که پیش از این در اردیبهشت سال جاری ناشران در نمایشگاه کتاب این موضوع را با محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهوری، در میان گذاشتند و او قول حل مشکل کاغذ را داده و گفته بود: «این موضوع یک وعده نیست، بلکه الزام است؛ چراکه کتابهای درسی باید از نخستین روز سال تحصیلی در اختیار دانشآموزان قرار گیرند. بنابراین باید از مدتها پیش برنامهریزی شود تا بهطور مثال، در اواخر مرداد یا اوایل شهریور کاغذ مورد نیاز آماده باشد. وزارت آموزش و پرورش و دولت در تلاش هستند تا از هر منبع ممکن، ابتدا با تکیه بر تولید داخلی و در صورت نیاز از طریق واردات، کاغذ لازم برای چاپ کتابهای درسی را تأمین کنند».
ناشران کتاب: ماههاست هیچ کتابی چاپ نکردهایم
با تمام این اوصاف، کار به جایی رسیده است که چاپ کتابهای درسی و انتشار رسانههای چاپی مختل شده و ناشران کتابهای عمومی میگویند ماههاست حتی یک نسخه کتاب چاپ نکردهاند.
حدادی، مدیر انتشارات میراث کتاب، به «شرق» توضیح میدهد که بازار کتاب در حال حاضر شرایط وخیمی را تجربه میکند و نهتنها فروش کتاب بهطور محسوسی افت کرده و تقریبا به صفر رسیده، بلکه اصولا کاغذ در بازار نایاب و چاپ کتاب غیرممکن شده است.
او تأکید میکند: «تورم دورقمی و کاهش مداوم قدرت خرید مردم متأسفانه کتاب را به یک کالای غیرضروری تبدیل کرده است و مردم به راحتی آن را از سبد خرید خود حذف کردهاند. اما مسئله بغرنج اینجاست که گویا دولت هم کتاب را کالای غیرضروری تصور کرده و عملا بازار کاغذ به حال خود رها شده و چاپ کتاب هماکنون متوقف شده است».
اگر بخواهیم قیمت کتاب در 10 سال اخیر را بررسی کنیم، باید به آمار 15 اردیبهشت 1393 تا 15 اردیبهشت 1404 اشاره کنیم. میانگین قیمت کتاب در این سال 9هزارو 200 تومان است و قیمت هر صفحه کتاب 46 ریال. با توجه به پایه حقوق 608 هزار تومانی در سال 1393، میشد با پایه حقوق حدود 66 کتاب خرید. این در حالی است که در سال 1404 پایه حقوق مصوب 10میلیونو 300 هزار تومان است و با توجه به این رقم و با فرض اینکه قیمت کتاب در سال 1404 رشد نکند و همین رقم 212 هزار تومان بماند، حدود 49 کتاب میشود خرید. به گزارش فرهیختگان، این یعنی حدود 17 کتاب سبد خانوار ایرانی کوچکتر شده و مجموعه این اتفاقات نشان میدهد با وجود تخصیص یارانه کتاب و ادعاهای وزرای ارشاد در 10 سال اخیر، یکییکی کتابها از سبد خانوار ایرانی کم میشود و ایدههایی هم مانند فرهنگ کارت (تخصیص مبلغی برای ارتقای سبد فرهنگی خانوار) عملا در حد و اندازه شوخی باقی مانده است.
بازار ![]()