پیام فارس - فرهیختگان / «یخبندان روابط در آلاسکا» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
قرار است دیداری بین دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در روز 15 اوت (جمعه 24 مرداد) در آلاسکا برگزار شود. موضوع برجسته این دیدار جنگ اوکراین است که رئیسجمهور آمریکا در ظاهر اعلام کرده خواهان توقف آن است. دیدار میان سران دو کشور در شرایطی برگزار میشود که ترامپ یک هفته قبل در جریان بگو مگوی مجازی با «دیمیتری مدودف» معاون دبیر شورای امنیت ملی و رئیسجمهور سابق روسیه، اعلام کرده بود دو زیردریایی مجهز به سلاح هستهای را در پی تهدیدات هستهای مدودف در نزدیکی روسیه مستقر کرده است.
این روند خود حکایت از سبک بازی ترامپ دارد که میخواهد غیرقابل پیشبینی بوده و همزمان با تحرکات متناقض و بعید، اقداماتش را برجستهتر سازد.
نکات
بازار ![]()
دیدار میان رؤسای جمهور آمریکا و روسیه به ویژه با توجه به محل برگزاری که ایالت آلاسکا اعلام شده، دارای نکاتی است که در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1- تا پیش از این، دیدار میان سران این دو کشور اغلب در کشورهای ثالث برگزار میشد. برگزاری در خاک یکی از این دو و میزبانی آمریکا در دور جدید قابل توجه است. این مسئله نشاندهنده نزدیکی این دو به تفاهمی بزرگ است که باید دو کشور در هماهنگی با یکدیگر آن را پیش ببرند.
2- بخش مهمی از ماجرا در برگزاری در آلاسکا نهفته است. این منطقه ویژگیهایی دارد که جلسه دو رئیس جمهور را ویژه میکند.
الف) روسیه تا قرن نوزدهم در نیمه غربی آمریکای شمالی، از آلاسکا در شمال تا کالیفرنیا در جنوب حضور داشت. با این حال قدرتمندترین حضورش در آلاسکا بود. روسها به دلیل دوری آلاسکا، وجود دریا ما بین سرزمین اصلی و این منطقه، شباهت آن به سیبری، کشف نشدن منابع خاص در آن، احتمال اشغالش توسط انگلیس و یا خود آمریکا، آن را به واشنگتن فروختند. برگزاری جلسه در آلاسکا که خود مصداق تاریخی معامله ارضی میان دو کشور است، از نظر معاملات ارضی کنونی اهمیت دارد. یک معنای مهم جلسه سران دو کشور آمادگیشان برای تفاهم بر تقسیمات ارضی جدید در جهان است؛ این دو برای اعتمادسازی اقداماتی را انجام دادهاند. آمریکا از احتمال باقی ماندن جنوب اوکراین و مناطق تصرف شده در دستان روسیه خبر داده و روسها نیز امتیازاتی در سوریه و قفقاز ارائه کردهاند.
ب) آلاسکا در مجاورت قطب شمال قرار دارد. ترامپ پیشتر خواهان الحاق کانادا و گرینلند در مجاورت قطب شمال به خاک آمریکا شده بود و برگزاری جلسه در آلاسکا دو معنا دارد؛ نخست آنکه تنها آمریکا و روسیه قطب شمال و منافع عمدهاش را تقسیم میکنند و دوم آنکه، اگر آمریکا آلاسکا را از روسیه خریده، انگلیس هم باید در برابر الحاق کانادا و دانمارک در برابر الحاق گرینلند کوتاه بیاید.
ج) حضور پوتین در سرزمینی که پیش از این به کشورش تعلق داشته از جنبههایی حاوی پیام ضعف است. ترامپ با کشاندن پوتین به زمین مهمی که آمریکا از روسیه به خاک خود ملحق کرده است، میخواهد برتریاش بر مسکو را به رخ بکشد.
د) یک جنبه ظریف در ماجرای آلاسکا اهمیت منابع انرژی آن است. آمریکا درصدد تقویت حاکمیت خود بر تولید انرژی در سراسر جهان است و دیدار ترامپ با رهبر یکی از دو صادرکننده بزرگ انرژی در جهان در یک منطقه نفتخیز که سرپل آمریکا به میادین انرژی قطب شمال است، معنایی از این جهت نیز دارد. اقدامات آمریکا برای تقویت کنترل و نفوذش بر انرژی جهان بزرگ بودهاند. تلاش برای حذف غزه و ساقط کردن نظام سوریه برای بهرهبرداری سریع از منابع انرژی شرق مدیترانه و شرق فرات، طراحی کریدور آی مک، شکلدهی به کریدور زنگزور برای دستیابی به منابع دریای خزر و آسیای میانه، تهدید روسیه به تحریم نفتی، قراردادهای چند تریلیون دلاری سفر ترامپ به خلیج فارس و حتی اخذ امتیاز میادین انرژی پاکستان این گامها را نشان میدهند. پاکستان پس از جنگ با هند این امتیاز را به ترامپ داد.
ه) آلاسکا در نیمه غرب آمریکای شمالی قرار داشته و در آن سوی خود به شرق آسیا میرسد. آمریکا دو دلمشغولی قدیمی در این باره دارد. یک دلمشغولی توسعه غرب آمریکا و اتصال آن به ساحل شرقی است. برای این امر دو اقدام بزرگ صورت گرفت؛ توسعه قطارهای با ظرفیت بالا و دوم حفر کانال پاناما که در دولت دوم ترامپ در لیست الحاق قرار گرفت. دومین دلمشغولی تعریف هویت و زمین اصلی بازی آمریکاست. تا پیش از دو جنگ جهانی، آمریکا در حال توجه به شرق آسیا و تعریف هویت بعدیاش در آن بود؛ اما دو جنگ بزرگ، هویت واشنگتن را آتلانتیکی ساخته و ناتو از دل آن بیرون آمد. برخی از جنبههای کاهش توجه آمریکا به امنیت اروپا و به چالش کشیدن ناتو احتمالاً از این مسئله ریشه میگیرند. با این حال انتقال تمرکز آمریکا به شرق آسیا به معنی بیتوجهی مطلق به اروپا و نابودی ناتو نخواهد بود؛ زیرا واشنگتن حاضر به فروپاشاندن این سازه و دارایی قدیمی نیست.
و) آمریکا هرگاه با روسها در اروپا و شرق این قاره مواجه شده درگیری میانشان اوج گرفته است. در مقابل اما روابط در شرق آسیا و از عینک محیط غرب آمریکا که شامل آلاسکا تا کالیفرنیاست، شامل دورههای آرامش نیز بوده است. فروش آلاسکا، دخالت آمریکا در قرارداد پرتموث میان امپراتوری ژاپن و امپراتوری روسیه در جنگ 1905 و تحولات جنگ جهانی دوم از این جملهاند؛ هرچند در جنگ جهانی دوم در اروپا نیز همکاری وجود داشت و در شرق طی جنگهای کره و ویتنام تنشهای بزرگی به وجود آمدند.
3- در بازی بزرگ قدرتها به نوعی سیدبندی و طبقهبندی وجود دارد. آمریکا به همراه چین دو قدرت در بالاترین ردهاند که احتمال ائتلافشان اندک بوده و به دنبال یارگیریاند. در رده دوم قدرتهایی مثل روسیه و انگلیس حضور دارند که احتمال دارد در بازی به چین یا آمریکا بپیوندند. انگلیس در قضایای اخیر با اعمال حاکمیت مستقیم بر کانادا و فاصلهگذاری استرالیا با آمریکا، نشان داد قدرت، وسعت، جمعیت و منابعش باید در جمع این سه کشور دیده شود و از این رو قدرتی برابر با روسیه در سید دوم است. در رده سوم نیز کشورهایی مانند فرانسه، هند، برزیل و ترکیه قرار دارند. فرانسه تلاش داشت در همراهی با آلمان، اتحادیه اروپا را سامان داده و با رهبری آن در سید دوم در کنار روسیه و انگلیس قرار گیرد که تاکنون موفق نشده است. حضور پوتین در آلاسکا میتواند حرکت به سمت آمریکا تلقی شود؛ اما نه برای قرارگیری زیر چتر آمریکا بلکه برای تعادل بخشی به قدرتگیری چین و بهدست آورد فضای آرامش در چهارمین سال جنگ اوکراین.
4- دیدار ترامپ با پوتین یک هفته بعد از دیدار او با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان که در کاخ سفید رخ داد، صورت خواهد گرفت. او میخواهد بگوید پروندهها را منطقهای حل میکند و در حال حل و فصل با مسکو است.
5- یک دیدگاه قدیمی در آمریکا مبنی بر فاصله انداختن میان چینیها و روسها از زمان جنگ سرد وجود دارد. از نظر تاریخی چینیها قدرت اقتصادی بزرگی بودهاند؛ اما این قدرت به تهاجمات ویرانگر منجر نشده است مگر به شکل غیرمستقیم. مغولها پس از تصرف چین بود که سوار بر قدرت اقتصادی و صنعتی آن توانایی تهاجم به دوردست را یافتند. در حال حاضر روسیه با اتصال به اقتصاد چین در حال جنگ با غرب است. اگر روسها دست از جنگ بکشند، توانایی تحرک نظامی چین کاهش مییابد زیرا پکن خود وارد تحرکات مستقیم نظامی نمیشود. در نتیجه در رقابت کنونی میان چین و آمریکا، پکن از توانمندی تحرک نظامی محروم شده و احتمالاً ناگزیر به عقبنشینی از برخی مواضع و یا ورود مستقیم به حوزه نظامی خواهد شد.
ایران و ماجرا
ایران باید ضمن رایزنی با مقامات کشور روسیه در این باره، از کانالهای محدود خود با آمریکا نیز در این باره کسب اطلاع کند. وزیرخارجه در بحبوحه شرایط متشنج منطقه ناشی از تحرکات نظامی رژیم صهیونی و رخدادهای مرتبط با قفقاز میبایست با تشدید رایزنی با دولتهای متأثر از دیدار دو رئیس جمهور، مانند چین و دولت اروپایی اطلاعات خود را همهجانبه سازد.
این رایزنیها و دریافت اخبار از منابع مختلف جایگاه ایران در نگاه بازیگران مختلف را برای مقامات کشور بهروزرسانی کرده و محیطهای جدید برای تحرک و همکاری را نشان خواهد داد.
با تمام این تفاسیر احتمال دارد اجماعی برای عدم بازی دادن به ایران وجود داشته باشد. راهکار آن ایجاد فضاهای شبیهسازی شده برای سناریونویسی انتزاعی از تمام احتمالات موجود و سپس وزنکشی آنها بر اساس شواهد است.