پیام فارس - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مالک مصدق| هفت ماه پس از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ و در حالی که هنوز تبعات جنگ 12روزه میان ایران و اسرائیل فروکش نکرده، دوباره ایده میانجیگری برای گفتوگوهای هستهای و سیاسی میان تهران و واشنگتن مطرح شده است و این بار نروژ در مرکز توجه قرار دارد. در همین باره روزنامه «تهرانتایمز» خبر داد: «نروژ بهعنوان گزینهای محتمل برای میانجیگری مذاکرات احتمالی بین ایران و ایالات متحده مطرح است؛ پس از آنکه کمپین بمباران آمریکا و اسرائیل در خاک ایران، مذاکرات قبلی را که با میانجیگری عمان در آوریل و ژوئن انجام میشد، مختل کرد».
منابع مطلع به این روزنامه چاپ تهران گفتهاند که ایران و آمریکا هر دو آمادگی آغاز مذاکرات جدید را دارند. در حالی که مذاکرات قبلی صرفا بر برنامه هستهای ایران متمرکز بود، تهران تأکید دارد مسئله جبران خسارات ناشی از جنگ باید بخش جداییناپذیر هر بحث آتی باشد. این منابع افزودند مذاکرات جدید به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی بهعنوان واسطه، میتواند از همین ماه آغاز شود. این رسانه افزود که معاون وزیر خارجه نروژ، آندریاس کراویک، این هفته برای دیدار با عباس عراقچی، دیپلمات ارشد ایران، به تهران سفر کرد. بیانیه رسمی وزارت امور خارجه ایران به میانجیگری نروژی در مذاکرات احتمالی با آمریکا اشارهای نکرد، اما این دیدار ناگهانی عمدتا با این موضوع مرتبط دانسته شده است. نروژ از معدود کشورهای غربی بود که به همراه 120 کشور، بهطور قاطع جنگ اسرائیل علیه ایران را محکوم کرد و بهطور سنتی روابط خوبی با ایران دارد. با این حال، میزبانی اسلو از دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا، از پیش از جنگ 12روزه برای چندمین بار است که مطرح میشود. هنوز مشخص نیست آیا توافقی برای انجام دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و آمریکا انجام شده است یا نه.
نروژ؛ میانجیگری در سایه بحران و بیاعتمادی
نروژ کشوری است که نهتنها سابقهای مثبت در تسهیل مذاکرات بینالمللی دارد، بلکه با محکومکردن حملات اسرائیل به خاک ایران، توانسته اعتماد نسبی تهران را جلب کند. این در شرایطی است که طیفی از ناظران بر این باورند که عمان، میانجی سنتی ایران و آمریکا، پس از ناکامی مذاکرات آوریل و ژوئن به دلیل تجاوزات اسرائیل، عملا از این روند کنار گذاشته شده است.
در این بین، ورود نروژ به پرونده مذاکرات هستهای، هم برای تهران و هم برای واشنگتن پیامدهای متفاوتی دارد. ایران میتواند از روابط دوستانه و مواضع نسبتا بیطرفانه اسلو بهره بگیرد تا موضوعات فراتر از پرونده هستهای، بهویژه جبران خسارات جنگ را به دستور کار مذاکرات اضافه کند. در مقابل، آمریکا با توجه به پیوندهای عمیق نروژ با ناتو و غرب، آن را کانالی مطمئن برای انتقال پیامها و آزمودن انعطاف طرف ایرانی میداند.
با این حال، تجربه بحرانهای مشابه نشان داده که نقش میانجی فقط زمانی نتیجهبخش است که طرفین به توافقی حداقلی بر سر چارچوب و دستور کار مذاکره رسیده باشند. در شرایط فعلی، ایران و آمریکا هر دو از «آمادگی» برای آغاز گفتوگو سخن میگویند، اما اختلاف بر سر اولویتها پابرجاست؛ چراکه واشنگتن بر محدودیتهای هستهای و بازگشت نظارتهای سختگیرانه تأکید دارد، در حالی که تهران خواهان طرح همزمان مسائل امنیتی و اقتصادی ناشی از جنگ است.
ابهام در مسیر مذاکرات؛ از اسلو تا سرنوشت برجام
میزبانی احتمالی اسلو از مذاکرات ایران و آمریکا پیش از جنگ 12روزه نیز چند بار مطرح شده بود، اما هر بار به دلیل تحولات میدانی یا فشارهای سیاسی، این روند متوقف شد. اکنون، پس از چند ماه تنش نظامی، بازگشت به میز مذاکره در ظاهر ممکن است، اما در عمل با چالشهای سنگینی روبهرو است. مهمترین مانع، بیاعتمادی دو طرف و تجربه شکستهای پیاپی در مذاکرات قبلی است. اروپا نیز با وجود هماهنگی با آمریکا در اعمال فشار، نقش فعالی در تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه دارد.
این ابزار به ظاهر حقوقی و در واقع سیاسی، میتواند تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت را بازگرداند و فشار اقتصادی مضاعفی بر تهران وارد کند. تهدید به استفاده از این مکانیسم در کنار پیشنهاد مذاکره، عملا سیاست «چماق و هویج» را تداعی میکند؛ سیاستی که هدفش وادارکردن ایران به پذیرش چارچوب مورد نظر غرب است. در این میان، نروژ میکوشد فضایی را ایجاد کند که حداقل مسیر ارتباطی باز بماند، حتی اگر مذاکرات اولیه به توافق ملموسی منجر نشود.
با توجه به تحولات جاری، سه سناریوی کلی محتمل است: آغاز مذاکرات محدود و فنی بر سر مسائل هستهای، ورود به گفتوگوهای جامع اما پرریسک که مسائل منطقهای و خسارات جنگ را هم پوشش دهد یا ادامه بنبست و تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی.
هر یک از این مسیرها، پیامدهایی جدی برای ثبات منطقه و آینده برجام خواهد داشت. در مجموع، تلاش نروژ فرصتی تازه برای بازگشت دیپلماسی به صحنه بحران ایران-آمریکا فراهم کرده است، اما موفقیت آن نه به حسن نیت میانجی، بلکه به اراده سیاسی تهران و واشنگتن برای مدیریت اختلافات بنیادیشان بستگی دارد؛ ارادهای که تا امروز بیشتر در سطح اظهارات باقی مانده است تا در عمل.
بازار ![]()